.

روزی که گذشت روزی از روزهای تقویم زندگی ما بود. برگ های پاییزی را دیدن چه سود وقتی عقل از تفکر عاجز است. زیبایی برگ های پاییزی را دیدن و لذت بردن چه سود وقتی صدای گریه برگ ها را نمی شنویم؟! دیدن و شنیدن مساله ساده ای نیست به تفکر نیازمند است.

چه روزها گذشته اند و ما حتی خاطره ای از آن ها نداریم! مگر می شود انقدر ساده با زندگی خودمان رو برو شویم؟ از گذر عمر شاد شویم وقتی حتی سال های زیادی از آن را به خاطر نمی آوریم!

به راستی غم انگیز است فکر کردن! افسوس خوردن را در پی دارد و بس! انسان پند پذیر نیست که نیست!

چرا همیشه خاطرات غم انگیز قبل از خاطرات شاد و مفرح به یاد ما می آیند؟ شاید دلیلش این است که در لحظات ناراحتی به سراغشان می رویم و پس از غصه خوردن و شاید لحظه ای اشک ریختن آن زمان که بغضمان فرونشست، آن خاطره جذاب و شاد ظاهر می شود و لبخند ساده ای را به ارمغان می آورد.

در پس این لحظه های غم انگیز و شادی آور که به هم چسبیده اند چه رازی نهفته است؟


مشخصات

آخرین جستجو ها